¦¦ EnrIque PersIan ¦¦ :: the first website persian for enrique f

enrique, iglesias, enrique iglesias, enrique+iglesias, www.enriquepersian.com,انریکه ایگلسیاس ، موزیک ، انریکو ،‌ دانلود

¦¦ EnrIque PersIan ¦¦ :: the first website persian for enrique f

enrique, iglesias, enrique iglesias, enrique+iglesias, www.enriquepersian.com,انریکه ایگلسیاس ، موزیک ، انریکو ،‌ دانلود

من...

من نمیدونم این پدر و مادر ما چرا هی گیرن... عزیز من خب حوصلش نیست... حالا هی گبن برو فلان درس رو که ضعف داری... تمرین کن..

اهههههههههههههههههههههه... اصلا برام قابل تحمل نیست....

یادتون هست که گفته بودم این برنامه نویسی c مشکل... خب دیگه.. الان به جاهای حساسش رسیدیم.... که اصلا هیچ کس از بچه ها به جز 4 نفر...

فکرش رو بکنید از 23 نفر فقط 4 نفر حالیشون میشه.. اونم به خاطر اینکه خرخون تشریف دارند..

تازه... اصلش تقصیر این دانشگاه ( چی بگم خوبه )!...

اخه دقیقا ما 5 جلسه عقبیم... حالا شما فکرش رو بکنید .. ما دو جلسه رو از این برنامه نویسی گذروندیم ... البته 5 جلسه هم فلوچارت بوده...

اما 5 جلسه عقبیم.. چطور میشه ... این 5 جلسه رو جبران کرد در حالی که 8 مرداد.. امتحان داریم!!

از این طرف هم .. وقتی میام به پدر و مادرم شکایت میکنیم... میگن بخون...ا ههههههههههه... یعنی چی خب... مسخرشو در آوردند....

الان هم مثلا دارم توی اتاقم درس می خونم..!

وای... یکشنبه که رفته بودم دانشگاه... 4 ساعت اول رو برنامه نویسی داشتیم... 2 ساعت آخر هم ... ورزش... که امتحان داشتیم..

من نمیدونم.. با اینکه اینقدر اخلاق من بد... ( به نظر خودم ) چرا این معلم ها و استاد ها .. خوششون میاد..!

آخه میدونید.. من بیشتر موقع ها .. به خاطر این اخلاقم نمره می گرفتم!

مثلا ... دوران راهنمایی... سر درس زبان با اینکه یک دانش آموز متوسط بودم.. اما معللمون از بین این همه دانش آموز خرخون... به من نمره مستمر رو

فقط 20 داد...تازه اومد یواشکی به من گفت.... منم که به قول بابام آخر حال گیری با اینکه نمره مستمرم 20 بود .. اما پایان ترم رو .. شدم 13 !!

بگذریم... توی دانشگاه .. سر امتحان ورزش... اولیش که پرش بود .. نفر دوم شدم.. خب .. خوب بود دیگه..

دوی سرعت هم هی ... بد نبود.. اونم دادیم رفت.... وقتی می خواستم استارت رو بزنم .. تا نوبت من رسید .. استادمون گفت این پسر خوبیه!! وا...

برای همین .. سر طناب زدن ... با اینکه نمره کامل .. باید 50 تا می زدیم.. اما من 25 زدم.. اونم با ارفاق... گفت چون پسر خوبی هستی 50 تا.. اهههههه...

یه چیز دیگه هم اینکه ... سر هیچ مسئله ای به من شک نمی کنند...

همونطور که گفته بودم .. نا 5 نفر هستیم .. توی کلاسمون .. همیشه با همیم.. بیشتر خرابکاری ها هم ... کار ما هاست ...

2 هفته پیش.... بعد از اینکه .. بازیمون تموم شده بود .. رفتیم توی رختکن...یکی از همین .. بچه ها .. ( گروه ما) .. آب سرد رو ریخت روی لامپ روشن..

حالا شما فکرش رو بکنید ادامه اون رو...

این هفته هم..همه ما رو جمع کرد... 1 ساعت برامون سخنرانی کرد .. که من تا حالا مثل شما دانشجو نداشتم.. از این جور کارها وو برام اتفاق نیفتاده بود..

اگر بخوام میتونم بپیچنمتون.. خلاصه از حرف هایی که مثل یاسین توی گوش خر بخونند...!!

آقا یه شک هم به من نکرد..اوففففففففففف.... نفس کشیدم...اونم با اینکه بهم نمره داد... مطمئن شدم..

حالا هم مسئله بین بچه هاست که کی رفته لو داده... از دست این آنتن ها .. همیشه دردسرند...

من بدبخت با این برنامه نویسی چی کار کنم... -------------------------------------------------------------------------------------------------------------


گفتند ... سیاسی ننویس... .. منم که دیگه زیاد حوصلش رو ندارم.. تازه وبلاگم رو در مورد این جور مسائل... ( این تازه وارد.. منتخب رو می گم) کثیف کنم...

کار این اکبر گنجی هم این طور که معلومه خدا رو شکر داره.. درست میشه...

حالا شما .. برای آخرین بار این رو ببینید.. >>>>>http://www.niuc.org/flash/Nezhd.swf


====================================================


یه شعری از انریکه هست.. که خیلی دوستش دارم.. خیلی نازه.. وقتی گوش میدید آدم دلش یه جورایی میشه.. می خوام ترجمش رو بنویسم...
این روزها هم که فقط دلم می خواد تنها باشم.. خیلی بهم حال میده .. راست میگن که ادم توی هر سنی یه ویژگی داره..


پری دریایی...


در زیر آسمان که متعلق به توست... نقطه ای برای من بگذار

و چه سعادتی که سحر گاه باز نخواهد گشت...

تمنا می کنم مرا با خود ببر...

به راهی بی بازگشت


مرا بر کف دستانت ببر

کور ، بی هیچ پرسش و چرایی...

بگذار تا من در اعماق درونت غرق شوم

هر شبانگاه..


اگر من زندگی می کنم..

و یا اگر خون رگهایم رخت بربسته

من تقاضای بیشتری ندارم

بیشتر از پایانی در دام تو...

و مردن در میان بازوان گشوده ی تو...

پری دریایی


من تقاضای بیشتری ندارم

بیش از عجین شدن با پوستت

و احساسی چون از هم پاشیدن زندگانیم توسط تو...

پری دریایی

بار دیگر..


بر من انوار مهتاب عاشقانت را بیفشان

بکذار تا من تنفست را احساس کنم

بگذار تا من تو را با کفهای دستم بپوشانم

که اقسانس آبی است

بگذار تا جای قدم هایت را ببوسم

بگذار تا به آوای قلبت گوش دهم

بگذار تا در امواجت غرق شوم

در اقیانوسی از عشق


اگر عضق ورزیدن به تو دیوانگی است

پس به طور حتم من دیوانه ام

اگر این دیوانگی برای تو باشد به تمامی ارزش دارد

من در طلب رفتن به دنیای توام

به جایی بسیار عمیق

و در آنجا تا ابد و همواره تو را بپرستم..


من تقاضای بیشتری ندارم

بیش از عجین شدن با پوستت

و احساسی چون از هم پاشیدن زندگانیم توسط تو...

پری دریایی

بار دیگر..

بار دیگر....


==============================


 

 

حالا زیاد رمانتیک نشید ... براتون خوب نیست..


" اسکاتلندی و سرویس ماشین"

اسکاتلندی با اتومبیلش وارد تعمیرگاهی شد و به مکانیک گفت:

لطفا یک استکان روغن موتور توی موتور ، چند قطره روغن در روغن ترمز در ظرف مخصوص ، و یک لیوان آب در رادیاتر اتومبیلم بریزید.

مکانیک گفت : لاستیکهایتان هم کم باده ، اجازه بدین تویشان چند سرفه کنم...!


*******************************************************************


"شام خانوم"


اسکاتلندی و خانمش آخر شب به رستوران رفتند و شمام خواستند.

گارسون گفت : فقط برای یک نفر شام داریم.

اسکاتلندی گفت : پس خانوم چی بخورند؟!


******************************************************************


"کیک"


مادر رو به دخترکوچکش گفت من دیشب دوعدد کیک در یخچال گذاشته بودم اما امروز یکعدد در یخچال است!

دخترک گفت : مامان جون چون تاریک بود آن یکی را ندیدم!

=========================================================


راستی این کلیپ آرش هست .. که با یه دختره می خونه.. میگه: به کسی نگو که دیشب تو رو من دیدم.. و ...

این آهنگ رو فکر کنم آرش از آهنگ آلبانیا .. دزدیده... آخه عین همین شعر رو اونا با همین آهنگ 3 سال پیش خوندن..! ( اینا همه عادی بابا مگه نه!؟ )

خب فعلا..

انریکه جونم زود بیا .. دارم میمیرم...

نظرات 6 + ارسال نظر
من جمعه 31 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:14 ب.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

مگه شما هنوز دارین دانشگاه میرین؟!!! تازه ۵ مرداد هم امتحان دارید؟!!! ما رو باش چی فکر می کردیم! خوش به حالتون واسه ورزش باید طناب بزنید! من حاضرم ۲۰۰ تا طناب جای تو بزنم ولی دور زمین بسکتبال ندوم...
راستی من گاهی اوقات خیلی خنگ میشم... در اون حد که ساعت ۲ بعد از ظهر تازه یادم میفته هنوز ناهار درست نکردم!
واسه همین هم هست که شدیدا اون سوال مهم و حیاتی رو یادم رفته. باید یه سری به آرشیو مغزم بزنم... شاید فرجی شد!
آفت رو خوندم.

حبه انگور شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:10 ق.ظ http://maryam1369.blogfa.com

سلام
ممنون که سر زدی
جای یکی از دوستام خالی که عشق انریکه خفش کرده
بعدشم
من چرا این اهنگ آرشو که شما می گی ندیدم؟
مگه می شه؟
بعد من امروزم اپ می کنم دوس داشتی یه سر بیا
اما بخونید بعد نظر بدید
ممنون
بای

نازنین شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:46 ق.ظ http://britneyspearz.persianblog.com

linketoono gozashtam

[ بدون نام ] شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:28 ب.ظ

سلام تو که شعر اهنگ انریکو رو ندادی
تازه چند تا دانلودت هم خرابن تصویریا یکیش خرابه و اون یکی هم صدا نداره

لیمویی شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:54 ب.ظ http://www.pacific.blogsky.com

جالبه...
نه...خیلی جالبه.....!
نه بیشتر....
اصن خیلی جالبه....!!!خودم فردا میام لوت میدم غصه نخور....!!!
اگه میدونستم انقدر انرکی رو دوست داری کنسرتش میرفتم...!!!( چه ربطی داشت؟!!)

من یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:06 ق.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

چشم درد گرفتم بابا! هر دفعه میایم اینجا یه شکله... همه شون هم خوشگلند و نمیشه ازشون ایراد گرفت!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد