¦¦ EnrIque PersIan ¦¦ :: the first website persian for enrique f

enrique, iglesias, enrique iglesias, enrique+iglesias, www.enriquepersian.com,انریکه ایگلسیاس ، موزیک ، انریکو ،‌ دانلود

¦¦ EnrIque PersIan ¦¦ :: the first website persian for enrique f

enrique, iglesias, enrique iglesias, enrique+iglesias, www.enriquepersian.com,انریکه ایگلسیاس ، موزیک ، انریکو ،‌ دانلود

انریکه ایگلسیاس .. مصاحبه

KOURNIKOVA LIKES TO SEE WOMEN SWOON OVER IGLESIAS



آننا که یکی از ستاره های تنیس در زنان می باشد ... عاشق دوست پسرش انریکه ایگلسیاس هست
اگر این گونه پیش بره ... این رو باید با آواز سر داد که آنان عاقبت به خیر بشوند !!!
این سکسی بلوند ... به دختر های دیگه ای که عاشق انریکه هستند و جزوه تماشاچی های اون به حساب میاند .. حسودی می کنه!!
وی افزود .." من هیچ خوشبختی را کم ندارم ... وقتی این عمل سخت را بگذرانم.."
این برای تمام دختر هایی که عاشق انریکه هستند .. خیلی گران تمام میشه .. چون وی .. کاملا بدون نقصه!

وای خدا کنه ازدواج نکنه فقط...
اینو آننا در 2/6/2005 گفته ...

========================================================

این دختره هم ... جزوه یکی از .. فهرست های انریکه برای همکاری در آلبوم جدیدشه ..
انریکه هم ... به اون کمک کرده .. تا آلبوم جدیدش رو رلیز کنه...

اینم سایتش >>>>http://www.legendvega.com

========================================================
 
آننا کورنیکوا ... ایمیل خودش رو به شرکت Amazon.com  تحویل داده ... تا از اون به عنوان تبلیغات های اینترنتی
در محصولات خودشون  استفاده استفاده کنند..
این  ستاره تنیس باز تقریبا بازنشسته ،  مدل های خودش رو بر روی کفش های Adidas  و همچنین کیف های Adidas 
از دکتر" آندرا فینبرج" پیشنهاد داده شده...


========================================================


اینم مصاحبه ای که از انریکه گفته بودم .. این دو سه روز هم داشتم ترجمش می کردم...


شرح این سخته ، این برای انریکه ایگلسیاس یک خوش شانسی بزرگ بود  . قبل از واقعه 11 سپتامبر ، به اتمام رساندن تصنیف "Hero "  خیلی باعث هیجان ، در آلبوم جدید Escap شده بود . به دلیل به وجود آمدن چنین روزی ، این شعر یک مفهوم جدید داشت  و این ارزیابی تازه ای به امید خواندن این شعر توسط همه بود.
ایگلسیاس گفته .. که این باعث خوشجالی اون میشه که بتونه با این شعر تا اندازه ای از ناراحتی و اندوه آمریکایی ها بکاهه.
ایگلسیاس در شبکه خبر گذاری MTV  نشسته و سوچین پک می خواد بیشتر در مورد این شعر توضیح بده .
این کاملا غیر منتظره بود که این شعر رو در آمریکا به طور دسته جمعی بخونند .
و همچنین به پایان رساندن یک فیلم مشترک با آنتنیو باندراس و جان دیپ.

 


pak: تو Hero  رو اجرا کردی... به احترام آمریکا ... ولی چرا خواستی اینو تجربه کنی؟

Enrique iglesias:من عصبی بودم. این برای من یک افتخار بود که این ترانه رو بسرایم. چقدر تنسته این اتفاق رو خوب پوشش بده .. من در آن حوالی راه می رفتم و این تمام شرحش بود.
من اندیشیده بودم ، " لطفا مانع این نشید این تصنیف رو فراموش کنم " برای اینکه شما نمی تونید اینگونه تصنیف ها رو فراموش کنید .. این پیشرفت بتابر این مربوط به آینده می باشد.

Pak: این تصنیف دوست داستنی بود .. اما الان تعدادی از مردم زیر خاک هستند ... و تو برای آنان اظهار تاسف کردی و یا اینکه آنرا به عنوان یک تصنیفی که در جهان برای تجارت استفاده شود اجرا کردی؟

Iglesias:  این درست نیست. یکبار دیگه شما به این شعر گوش کن ، و یکبار دیگه اون رو از تلویزیون ببین ، این جور پنداشتن کار شخص دیگری است ( کارگردان ) . من فکر می کنم این ترانه بسیار خوب ساخته شده چونکه شعر این دوست داشتنی است.
من بخاطر میارم ... که بعد از اجرای این ترانه رئیس جمهور بوش.. از آن در اوج صبت کرد .... چون این شعر تنها برای اجرای یک ترانه نبود. اما اگر این خلق کردن احساس برای مردم بهتر شده ، و این مقداری مثبت می باشد و این خوبه..
این انرژی انبوهی از صداست. اما من گمان می کنم .. هم اکنون ما به عشقمان چه نزدیک هستیم .. تا همواره بیشتر شود .. من فکر نمی کنم مردم باید این رو ستایش کنند .. من فکر می کنم  آنها باید به گذشته نگاه کنند و بگذرند ... آن ساخته من برای محسوس بیشتر است.

Pak: طرز ساختن تصویری Hero توسط چه کسی بود ؟


Iglesias : جوزف " Joseph Kahn کاگردان "  اون منو فرا خواند و گفت : " من می خوام یک فیلم کوتاه بسازم . من می خوام این داستان رو بصورت یک تصنیف در بیارم "  من هم به طور عجله ای اون رو تهیه کردم .. زیرا فقط این داستان به مدت 4 دقیقه بود .. این می تونست غیر حقیقی باشه یا حقیقی.
اما من به او ایمان داشتم..  ما بازیگران زن این داستان Mickey Rourke و  Jennifer Love Hewitt را داشتیم . وبرای آنکه یک اثر خوب خلق کنیم.



Pak:
  آیا تو گمان می کردی که برای ساخت این مجموعه توسط طرفداران ارعاب و تهدید، به خاطرتوانایی تغییر در گروه موسیقیدانان و یا مردمی که طرفدار موسیقی هستند؟

Iglesias :  چه وقتی برای ستایش از آن قهرمان بود ...... شما می دانید چرا من می خواستم آنرا احساس کنم ؟...این موسیقی من .. همواره و همیشه برای من نبود .. بنابراین خیلی پر معنی هست.
اما نظارت های " بروس استرینگ استین " و " بیل جول " برای اجرای این تصنیف ، من تعجب کردم ، چه چیزی ایشان را مجبور به ساخت کرده ؟ ... این برای این بود که آنها شعری با مقدار مفهوم و مقصود می خواستند..من هم آن شعر را دوست داشتم .
این تمام چیزی نبود که من برای شعرم دوست داشتم ..اما من این سروده رو در مسیر زمان خودم قرار دادم..شعری همچون "Hero ".
من شعری گفتم .. من می دونستم . من باید شعری را با 10 سال قبل مطابق حالا می سراییدم...و مردم ... در مسیری قرار بگیرند که من را درک کنند برای سراییدن این شعر.

Pak :  آیا این آلبوم منحصر یک شخص ( شما ) بود؟

Iglesias : این فقط یک آلبوم دیوانه کننده بود.این آلبوم عجیبی هست. این بخش بیشتریش پرخاشگرایانه است. من این کار رو خیلی متفاوت برای مردم ساختم  و این کار استیلش خیلی فرق داشت. این شعر با دیگر آلبوم های من خیلی فرق داشت.

Pak : این طرز کار شما ، آیا شما فکر نمی کردید که باعث ناراحتی تماشاچیان به خاطر این کار متفاوت بشه ؟

Iglesias :  من هیچ دلواپسی نداشتم .من باید به شما می گفتم چرا. زمانی که این کار آلبوم با منه.. ، من دوست ندارم فکر کنم که   " آیا تماشاچی های من این رو دوست دارند ؟ " من دوست ندارم درمورد این جور عوامل فکر کنم . چون که در اون صورت من باید اجیل می شدم و این واقعیتی است که به وجود می آید.
من می خواستم این آبوم یک احساس خوبی به من بده. اگر این احساس خوبی به من بده پس این احساس خوب در مردم هم به وجود میاد .. و این یک وابستگی عالیه.


Pak : این افزایش نا گهانی برای ضربت موسیقی متقاوت ، به سرعت متفاوت در خیلی وقت ها ، در چه زمانی شما فقط می تونید جهت رو به سمت دیگه هدایت کنید ، آیا این تصمیم به طور آگاهانه بود؟

Iglesias :  این بود . چرا من نام اون رو Escape نامیدم. شما چه وقتی در اتومبیلتون هستید و دارید مشغول فعالیت آلبومتون و در اون موقع پیرامون خودتون رو فراموش می کنید؟.
برای آنکه تا چه اندازه من احتیاج به آلبوم داشتم . من میدیدم که مردم در اتومبیلشون ، در خونه به اون گوش می دادند و رقص کنان از این آنگ به آهنگ بعدی می پریدند.

Pak :  شما به کدوم یکی از Track هاتون بیشتر علاقه مند هستید ؟

Iglesias : بهترین ترانه من "Hero " بود. این یکی از بهترین ترانه هام بود . من درباره این ساعت ها فکر کردم و یکبار دیگه هم میگم این بود .
این گونه اثر ها باعث رضایت مندی هست . در اینجا من به چیز های دیگری هم اشاره می کنم که گوش می دم... من به : "Don't Turn Off the Lights," "Escape," گوش میدم یا با مختصری از احساسات "Love to See You Cry." 
من دوست دارم شما چه وقت هایی می تونید به چه ترانه هایی گوش کنید و در مسیر این واکنش شنوندگان رو ببینید.

Pak :  آیا شما یکی از آن هنرمندانی هستید که به طور دائمی شعرهاش رو می پیچونه ؟ آیا شما بیش از اندازه اونو گوش میدید و بدون تموم شدن قوا تون در طی میلیون ها سال هر کدوم از این ها رو ؟

Iglesias : یکبار دیگه شما جادو را در دست گرفتید ، شما دارید به سمت دیگری فائق میشید. این درست نیست .. شما باید اجیل یا دیوانه شده باشید.
اما در همین فرصت ، این بهتره که در وقت دیگه ای گفته بشه چون این فرصت کافی نیست. اونوقت من برای چی وقتم رو با این آلبوم صرف کردم ..
من باید به اندازه این موضوع رو  می پیچوندم .. این برای من فرصت خوبی بود.

Pak : آیا این موفقیتی که برای این آلبوم بدست اومده با پشتکارهای زیادی بوده .. چه وقتی تونستی ضبط این آلبوم رو تموم کنی ؟

Iglesias : نه. من می دونم .. من وقت زیادی داشتم. من گفته بودم هر چی پیش بیاد .. برسه. من می دونستم که انجام "Bailamos Part 2" or "Be With You Part 8"  رو کم داشتم. من فقط می خواستم تا اندازه ای کامل متفاوت باشه .
من می خواستم آغاز این ترانه ها با گیتار و صدا های دیگه همراه باشه و این خوب بود . من دوستش داشتم.

Pak : تو چطور می دونستی که این شعر ها ی با ارزش رو چه وقتی در آلبومت قرار بدی ؟ .. چه کسی باعث انتشار عقاید تو با طرز فکرت شد ؟

Iglesias : بخشی از وقت من ، بیشتر تا دیروقت شب می نوشتم . من صبح ها ساعت 7 می خوابیدم و تا ظهربیدار می شدم . من شبها بیدار میموندم و به شعر ها گوش میدادم و در سکوت گریه می کردم و یا این سکوت گریه ای من برای من تکان دهنده بود ، من میدونستم این یک چیز خاصه..
شما می تونستید به خودتون گوش کنید . برای اینکه شما یگانه هستید ... ، کی میتونه در اون مرحله باشه و قبول کنه.

Pak : این بهم پیوستن از سال ها پیش بود ، رسانه ها این رو ابداع کردند "Latin explosion" . تونسبت به این طبقات از حقوق سیاسی و اجتماعی و غیره .... محروم شدی. تو تا چقدر با این اموال شخصی رسته بندی شده و حرفه ای سروکار داشتی؟

Iglesias : من واقعا دوست داشتم ، من داشتم به جلو نقل مکان می کردم ، من همیشه پیشرفتم در زمینه لاتین هست.
این باعث افتخار من هست که خودم هستم و مطابق میلم پیش میرم. این کلمه "explosion" ( انفجار ) رو دوست ندارم . برای اینکه این انفجار تا چه وقت میتونه بدون محدودیت باشه ... من فکر می کنم این همه پایین اومدن برای هنرمند و ترانه هاش هست.

Pak : آیا تو این احساس رو دوست داری که یک خطی با فاصله زیاد با اسپانیایی ها ( تماشاچیان اسپانیای ) ایجاد بشه . ، چه کسی تو رو دوست داره برای سالها...  ویا  تماشاچیان انگلیسی کدمشون به دوام آلبوم تو کمک می کنند ؟

Iglesias : من فکر می کنم بخش زیادی از تماشاچیان من در ایالات متحده هستند . این مسخرست که چه کسانی اسپانیایی یا انگلیسی ...!
من بخاطر میارم ، برای اولین بار ، که هیچ جوان خواننده ای خارج از اسپانیا انتخاب بشه  ، بنابراین این برای من خیلی عالی بود .
تعداد کمی بودند که شناخته شده بودند. در میان طرفداران  یکی هم به  من کمک کرد .. من نمیتونستم با همگذری صحبت کنم .. برای اینکه من پیش از این در سرزمین شما ....
ای واقعا عجیب و خنده داره .. من در خارج از اسپانیا یک آلبوم دادم ، و در جزئه کسانی بودم که بیشترین آلبوم رو فروخته و بیشتر بسته هام در ایالات متحده بود .
من باید در کافه های آمریکا و پارکینگ مردم و مردمی که در آشپزخونه بودند ، من می خواستم در اسپانیا ، مکزیک و .... باشم . " من می تونم امضای شما رو داشته باشم ؟ " در تمام آمریکا من رو می خواستند ..
" چه کسی اونجا سروصدا راه انداخته ؟ " این شنوندگان من بودند ....
چطور بدست آوردم ... من هم اکنون اینجام ... من برای مردم میمیرم ... من هیچ وقت سروده هایم را در اسپانیا متوقف نمی کنم.

Pak : شما بازی در فیلم " رابرت رودریگز "  را با نام " روزی روزه گاری مکزیکو " را به اتمام رساندید ، برای چی دوست داشتید این رو تجربه کنید ؟

Iglesais : این یک نقش کوچیکی بود ، و آنها توانایی من رو دیدند. من این توانایی رو در زمینه این فیلم دیدم . این تماشاچیان بودند .
من آلبوم خودم رو تمام کرده بودم و با خودم گفتم " چرا که نه ؟ " من این سینما رو دوست داشتم و من هنرپیشه نیستم .. اما اون گفته :" تو هنرپیشه نیستی . اما می تونی باشی "
من گفتم : " بهم پیوستن این دو نمیتونه سخت باشه ، تیر اندازی کردن و رها شدن گلوله " .
من به مکزیکو رفتم و در مدت 25 روز شاهد فیلم برداری بودم. من سوخته بودم .  من فقط عاشق سنگدلی این نقش بودم . من میدنستم که این روند کند پیش نمیره.
و دیگر بازیگران هم خوب بودند Antonio Banderas, Johnny Depp, Willem Dafoe, Mickey Rourke ...

Pak : بعد دیدن فیلم بر روی پرده سینما .. آیا راه رفتن برای در اولین روزها  تو باعث ارعاب نمیشد ؟

Iglesias : این یک ارعاب کوچیک بود ... میدونید چیه ؟ .. این هیچ وقت پایان یک تصویر نیست ...  بجز این چیزهایی دیگه ای هم هست که باید منتظرش بمونید .....






========================================================


بابا اگر مشکل داشت شرمندتونم ... آخه کار خودمه .. منم که زبانم خوب نیست..
مثلا فردا هم امتحان دارم اونم تخصصیش.. برام دعا کنید گند نزنم ..
چون اگر بیفتم ... دور این چیزا رو باید یک خط قرمز بکشم..
راستی...
تازه وارد ها به آرشیوم هم سر بزنید..
به خاطر اینکه وبلاگم سنگین نشه ... یک پست کردم.
فعلا...

نظرات 14 + ارسال نظر
انریکو - فنز سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 06:09 ب.ظ http://enrique-fans.co.sr

خوب بود تاریخ این مصاحبه رو هم می نداختی...!

ایمان چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 06:48 ب.ظ http://djximan.persianblog.com

خیلی خوب بود موفق باشی...

لیموی صورتی پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:05 ق.ظ http://www.pacific.blogsky.com

چه خبره بابا!!!
شوی شوی!
میگم دختره نازه ها!
رنگ اون آبیا رو عوض کن خوندشون سخته...!
راستی گفته بودی برام میل زدی ولی من چیزی نگرفتم...!

من شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 08:01 ب.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

برو بلاگ اسکای ببین من اولین کسی بودم که بعد از اون خرابی بلاگ اسکای آپ شدم! در ضمن من زبانم بد نیست... اگه التماسم کنی حاضرم کمکت کنم!

من شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:53 ب.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

حق با تو بود. چقدر فحش خورده بودم واسه أخرین پستم! من فحش می خورم پس هشتم... راستی این یارو انریکه فنز خیلی پرروئه... روشو کم کن بدجوری کم آورده. من تو رو بهش معرفی کردم. اینجا اومده کم آورده چپ و راست سر من بدبخت خالی می کنه!!!

لیموی صورتی دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:52 ب.ظ http://www.pacific.blogsky.com

اوهوی انری!
کجایی؟!!
راستی اگه واسه ترجمه کمک خواستی پایتم ۱۰۰۰ تا ...
گرچه کار خودتم خیلی خوبه..

* سمیرا جووووووووووووون * چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:00 ب.ظ http://baaghali.blogsky.com

خیره سرم من خاک بر سر آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاپم
تا شما آپ میشین من زمین و زمانو میترکونم
اونوقت شماها ...

این لوگوم
یالا دیگه بذارین تو وبلاگتون
a href="http://baaghali.blogsky.com" target="_blank"img border="0" src="http://www.blogsky.com/logo/baaghali.gif" alt="*~* آغایونه ته صالون حم اشغه *~*"/a
-*------------------------------------------------------*-
و آنگاه که اسماعیل به دستور خدا یگانه فرزندش را آماده کرد برای قربانی .. ندا آمد :
::::::::::::..... هی ابی بی خیال شو... ولش کن .. تو در برابر دوربیم مخفی قرار داری ...........::::::::::::
-*-------------------------------------------------------*-
دیگه نمیای که .............
متظرمااااااااااااا

بابا تو که دیگه ترکوندی ماروووووووووووووووووووووووووو

ُتبسم چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:35 ب.ظ http://lady-spears.blogfa.com

سلام خبرات خوب بود
برات دنبال شوی تاکسیک هم میگردم پیداکردم میذارم
اپدیت کردم سر بزن
فعلا بای

من جمعه 28 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:44 ب.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

چرا اینجا همه چیزش چپکی شده؟!
آرشیوت کو؟ قورتش دادی؟

من یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 08:02 ق.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

میگم نمیری یه وقت اینقدر تند تند آپدیت می کنی!

enrique-fans چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:35 ب.ظ http://www.enrique-fans.co.sr

سلام...من به دوستت چیز خاصی نگفتم...فقط بهش گوش زد کزدم که باهاش شوخی ندارم....راستی من این خبرات رو توی یه وبلاگ دیگه عینا دیدم...موفق باشی

مهدی =-=-=-دفتر عشق شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 08:53 ق.ظ http://www.daftareshghe.blogsky.com/

عشق چیره نمی شود ،
عشق می پرورد
عشق توان دارد
که در یک لحظه آن کند
که رنج به سختی می تواند در یک عمر فراهم آورد .
از این که در کنارم هستی ، بسیار شادمانم.
بودنت یاریم می کند که در یابم ،
جهان تا کجا زیباست.
.با سلام . منتظر حضور شما در دفتر عشق هستم.. شاد باشید. یا حق

enrique-fans شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 08:37 ب.ظ http://www.enrique-fans.co.sr

سلام...به من سر بزن...آپ کردم..از محبت خارها گل می شود...

هنگامه یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:02 ق.ظ http://http://ssevenn.blogsky.com/

سلام
من بار ها اومدم نظر بدم ولی وبلاگتون باز نشد شرمنده ببخشید .
ولی وبلاگ خیلی قشنگی دارید .
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد