¦¦ EnrIque PersIan ¦¦ :: the first website persian for enrique f

enrique, iglesias, enrique iglesias, enrique+iglesias, www.enriquepersian.com,انریکه ایگلسیاس ، موزیک ، انریکو ،‌ دانلود

¦¦ EnrIque PersIan ¦¦ :: the first website persian for enrique f

enrique, iglesias, enrique iglesias, enrique+iglesias, www.enriquepersian.com,انریکه ایگلسیاس ، موزیک ، انریکو ،‌ دانلود

دیروز وقتی رفتم میز رو تحویل بدم ... از بدشانسی من ... صاحب خود باشگاه بود ...
منم پیش خودم گفتم الان که برم ... ( دیگه آخرش رو خودتون فکرش رو بکنید )
اما رفتم دیدیم نه... فقط گفت ... چی کار کردی آقای ...
منم گفتم .. که حواسم نبود دیگه ... از این جور حرف ها..
اونم گفت .. شانس آوردی که خدا هم منو خیلی دوست داشت هم تو رو... چون اگه یکی اون زیر بود ... جوابش رو من باید میدادم... ( یعنی خدا منم رو هم دوست داره ... ا... نمی دونستم.. !! )
بگذریم...
اون قضیه دانشگاه هم ... که دیروز حل شد ... دیروز فقط یه امتحان ورزش دادیم... ( بارفیکس و دراز نشست ) کلاس های برنامه نویسی و فتوشاپ هم قرار که امروز از ساعت ۱ تا ۷ کلاس باشه.. من که حوصلش نبود ... نرفتم... آخه میدونید که جلسات اول چه جوری می گذره...
اما این استاد فتوشاپ رو عوض نکردند ... فکر کنم از لج هم که شده ... بچه ها رو میندازه..
خب این روزا که خبری از انریکه نداریم....
میدونید .. من این کلیپ انریکه رو وقتی به دستم رسید بدجوری داد کشیدم .. یا شایدم جیغ!
از آلبوم Quizas هست ... ولی خب من این کلیپ تصویریشو نداشتم...البته این مسئله برای ..
فکر کنم .. !!!؟؟؟؟ یه ۳ ماهی پیش هست.. که اونم شانسی در اومد...
امید وارم هیچ وقت مجبور نشید این کلیپ رو ببینید .. یا گوش کنید ... ولی اگر مجبور شدید ..
مطمئن باشید بهتون آرامش  میده.. به من که داد ... شما رو ؟؟!!
آهنگ امروز وبلاگم رو هم این آهنگ رو گذاشتم...

داستان این کلیپ انریکه هم غمناکه... raised eyebrow
انریکه تنها توی یه خونه است...تنهاست...و خیلی غمگین و ناراحت...
توی اتاق خواب...حمام..روبه روی آینه..حرف می زنه....می خواد خودشو راحت کنه...
از خودش فیلم میگیره...منتظر ایه که عشقش بیاد اما نمیاد..
آخر سر هم وقتی می خواد از ساختمون خارج بشه...توی آسانسور...یکدفعه تمام برق ساختمان قطع میشه...تمام چراغ ها خاموش میشه...انریکه توی آسانسور گیر میکنه...
ترس و استرس رو میتونید توی چشماش ببینید...فکر میکنید اون موقع چه اتفاقی می افته...
عشقش سر میرسه...اما چه دیر...با یه چراغ قوه توی تاریکی ساختمون..اما دیگه انریکه یی وجود نداره.. worried worried worried crying crying .....


MENTIROSO........دروغگو
اشعار : انریکو ایگلسیاس و چین گارسیا
من تنها کسی نیستم
که تو انگاشتی
من تنها کسی نیستم
که جهان را به تو ارزانی داشت
کسی که تو با نادانی بدو اعتماد کردی
مرد رویاهای تو من نیستم
اگر زمانی...
در حال نگریستن به چشمانت
دزدیدم
تکه ای از خیال را
امروز قسم یاد می کنم که قصد آزارت را نداشتم
و اگر در چیزهایی شکست خوردم طلب بخشایش می کنم
دروغگو
زیرا تصمیم من بر تو از این قرار است
که اینجا و در کنارم باشی
چند چیز را زمانی من به تو قول داده ام
دروغگو
اما این بدان دلیل است که بسیار دوستت داشتم
تو نمی توانی تصور کنی چقدر
و به همین دلیل من هرگز دروغ نگفته ام
او دروغگو
من تنها کسی نیستم
که تو انگاشتی
من تنها کسی نیستم
که جهان را به تو ارزانی داشت
کسی که تو با نادانی بدو اعتماد کردی
مرد رویاهای تو من نیستم
اگر زمانی...
در حال نگریستن به چشمانت
دزدیدم
تکه ای از خیال را
امروز قسم یاد می کنم که قصد آزارت را نداشتم
و اگر در چیزهایی شکست خوردم طلب بخشایش می کنم
دروغگو
زیرا تصمیم من بر تو از این قرار است
که اینجا و در کنارم باشی
چند چیز را زمانی من به تو قول داده ام
دروغگو
اما این بدان دلیل است که بسیار دوستت داشتم
تو نمی توانی تصور کنی چقدر
و به همین دلیل من هرگز دروغ نگفته ام
اوه دروغگو
اوه دروغگو











=======================================================

خب... این  چند تا لینکی که اینجا میزارم .... کلیپ های تصویری انریکه برای دانلود..

 QUIZAS   MENTIROSO   ESCAPE 

واییییییییییییییی.... اگر بدونید پیروز چقدر خدا رو شکر کردم...نزدیک بود که دیگه...

باشگامون خلوت بود ( خدار و شکر که خلوت بود ) دوباره او رفیقم که گفته زیاد حرف میزنه ... اونم با برادرش سر و کلش پیدا شد...
اصلا از موقعی که این پسره  با من آشنا شده ... از یک طرف  بهم حال میده... چون باهاش حرف میزنم..
از طرف دیگه هم .. یک ساعت بیشتر از وقت معمولم تمرینم تموم میشه.. اونم به خاطر این پر حرفیهاست..
حالا بگین چی شده.... WoW
نصف تمرینام رو انجام داده بودم.. تقربا 3 .. 4 تای آخر بود..
* اصولا وقتی می خوان .. یک هاتر رو .. از وزنه خالی کنند .. همزمان دو طرف رو خالی می کنند.. که یک طرف سنگینی نکنه*
حالا ..
من احمقم... اینقدر سرم با پسره گرم بود .. اصلا هواسم نبود که ... اون طرف حالتر هم .. باید همزمان خالی بشه..
اینم بگم که این هالتر هم بالا بود روی یک .. چهاچوبی سوار بود..
آقا .. منم 2 وزنه رو برداشتم ..  اومدم سومی همین که برداشتم ..
چشمتون روز بد نبینه.. یکهویی .. هالتر از اون طرف.. پرتاب شد .. بعد هم عمودی شد.. بوووووووووووووووووم
خردش به میز زیر سینه..منم که همین جوری...                موندم... وا..اهههههههههههههه
چی کار کردم .. دلم اومد توی دهنم..فکش رو بکنید چند تا وزنه که باهم .. وزنشون بشه .. 60 کیلو .. بخور روی زمین چی میشه..
خدارو هزار مرتبه شکر.. ( نمیدونم فکر کنم برای سومین بار توی عمرم دارم اینو میگم!! ) که یه آدم روی اون میز نبود..
وگرنه ... دیگه هیچی هم ازش نمیموند.. چه برسه به..
منم به خاطر همین .. حالم بدجوری گرفته شد.. هی به خودم می گفتم .. خره .. اگر الان یکی زیرش بود .. چی ... حواست کجاست .. بیمخ..!
هیچی دیگه... این میز رو هم تا به امروز دنبال یه جا می گشتم ... تا تعمیرش کنم... شاید باورتون نشه .. ولی امروز نزدیک به 13 یا 14 کیلومتر رو پیاده
اینور و اونور رفتم .. تازه یکی کیلو هم کم کردم..!!
این پسره هم به هوای خودش که مثلا .. منو دلداری بده .. آقا هی .. منو مشغول می کرد.. هی می خندون...
آی کیو .. خودشم نزدیک بود بزنه .. آینه ... قدی رو بشکونه ... شفتک!!
دیگه کم مونده بود .. بیان ما رو بیرون کنند..
اونم با پتک..
اصلا اون بهم چه جوری بگم...
بد روزی بود.. کند زدم .. بد جوری.. ایبته فکر کنم حقم بود .. چون دو و سه روز قبلش یه سری کار کرده بودم ... که فکر کنم به مزاج خدا خوش نیومد..
خواست بگم .. با منم آره .. پس اینو بگیر..
آره دیگه... امروزم .. با تن لش افتادم توی اتاقم.. تمرین هم نرفتم .. گفتم اگر برم .. میگه پس .. میز کو...؟؟
منم که میدنید چه جوریم.. نمیشه .. اینقدر پر رو بود..
اینقدر هم به دلتون صابون نزنید... فعلا خبری از انریکه ندارم..
امروز تا اومدم .. بازم یه کارت جدید گرفتم ( آخه من هفته ای 15 ساعت خوراکمه ) گشتم دنبال خبر..
مشالله چقدر انریکه ایگلسیاس توی .. امریکا داریم.. فعلا 40 تایی میشند..
خواستم .. شماره و آدرس انریکه رو بگیرم از یه سایتی دیدم .. باید کارت بین المللی داشته باشی.. منم که آسم و پاسم ولی علشقونه..
هیچی پیدا نکردم...
راستی..
میگن که انریکه تیر خورده .. اینو من از یکی از بچه ها شنیدم..
میگه توی یک هفته نامه خونده...
منم رفتم سرچ کردم هیچی گیرم نیومد..
اصلا مگه میشه انریکه تیر بخوره این سایت خبری یاهو که شایعه ازدواج "آننا" رو اعلام هیچی ننویسه .. ها..!؟؟
من که باور نمی کنم.. اصلا امکان نداره... حرف شو نزن.. برو بینم..!!
خب .. حالا گفتم از انریکه که خبری نیست.. چند تا شعر می نویسم .. یاد .. قدیما که وبلاگم .. اهل شعر بود..
در مورد روز مادر هم یادم رفت بنویسم ( حالا خیلی رابطم خوبه ) من که خواهر ندارم ... برای همین .. خیلی وقتا عقدم رو سر مادرم خالی می کنم..
اذیتش می کنم... اما بهم حال میده..!! ( گوش شیطون کر)

* مادر

همدمی می جویم که سال ها برایم از غطوفت حرف بزند ،
دلم برای ذره ای محبت لک زده ... ای که در خیالم وارد می شوی
برایم دسته ای گل بیاور..!
مادرم ، ای باغی که به روی خیالم باز می شوی ، از محبت باغبان بگو

------         ------------           ------------------     --------------------------

نگاهت...

نگاهت در زلال آب پیداست
                       حضور فصل باران  ، با تو زیباست
چگونه با دوبیتی از تو بگویم؟
                       سزاوار نگاهت بیش از اینهاست...


------         ------------           ------------------     --------------------------

اینجا...

دو فنجان چای داغ
بر این میز زمستانی
و چشم انداز این پنجره در چشم های تو :
کودکان بازیگوش کوچه
بلاتکلیفی آدم برفی

و مردی که هفت سالگی تو را خواب میبیند :
" بیا بگیر ،
این یکی را از باغ همسایه ندزده ام!
عاشقم می شوی؟ "

حالا تو پلک می زنی
آسمان به زمین میرسد
اینجا هفتاد سالگی من است
که جهان تاریک می شود!...

------         ------------           ------------------     --------------------------

قلم

ای قلم یاریم کن تا بنکارم دردم را بر صفحه سپید کاغذ ...
بگویم از دلهایی که سنگی شده اند ، قدم هایی که عشق را لگدمال می کنند..
و قلبهایی که فقط صدای شکستنشان به گوش می رسد!

دیگه دوست داری از چی بگم ... خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 

امروز از چی بنویسم خوبه؟!!! ها؟؟!!
اوه... می خواین بدونید که چطور من عاشق انریکه شدم...!!
خب... من تا 5 سال پیش اصلا انریکه رو نمی شناختم... البته منظورم اینه که اصلا ازش خوشم نمیومد... به نظرم ... یه جورایی بود ... آهنگاش بهم حال نمیداد..
ولی در عوض عشق بریتنی و ریکی مارتین داشتم... و همینطور.. Boom funk ' Fly steps..  اما بعد از اینکه از شهر خودمون اومدیم اصفهان..
یعنی حدود 3 سال پیش ... کلی دلم .. گرفته شد.. چون کلی از دوستام رو از دست دادم... اینجا هم که زیاد با اصفهانی ها رابطم خوب نبود..
تازه چو خجالتی هم بودم... دیگه بدتر میشد...
خلاصه اینکه داشتم دیوونه میشدم.. بد جوری... نمیدونم... شایدم حتی 2 یا 3 بار آرزوی مرگ کردم.. دلم می خواست زودتر برم..
تا اینکه .. پیش خودم گفتم بذار چند تا از این خوانده هایی که تا حالا ازشون بدم میومد...( میگم بدم میومد یعنی اینکه وقتی به track اینا میرسیدم .. میزدم جلو)
ببینم..دقیقا یادم نیست... چطورش رو نمیدونم اما ... وقتی به انریکه رسیدم... چون اون موقع احساس تنهایی میکردم.. بهم کیف داد.. شاید باورتون نشه..
اصلا ... در اون لحظه اونقدر ازش خوشم اومده بود.. که دلم می خواست هر چی دارم بفروشم برم.. ببینمش..
حتی وقتایی که غمگین بودم .. یا شاد بودم .. برام فرقی نمی کرد ... با اینکه اون موقع نمی فهمیدم چی میگه اما .. نگاه می کردم...
تا اینکه ... یه روزی توی یکی از این چت روم ها بودم .. اتفاقا آی دی منم با نام انریکه بود..( که البته .. اون آیدیم فعلا هک شده! )
دیدم یکی اومد بالا گفتش از آی دیت خوشم اومد.. منم اول موندم!!! یعنی چی؟؟؟!!
اما بعد پیش خودم گفتم که اونم حتما یکی هست عین خودم..  خلاصه اینکه ... اینقدر با طرف ... حرف زدم .. که نگو... روزی نمیشد که باهاش نزدیک به 2 ساعت
حرف نزنم... اصلا اگر بعضی روزها نمیومد ... دلم میگرفت..
اصلا اون بانی اصلی این شد که من یه انریکه یی واقعی بشم.. اون منو با انریکه آشنا کرد.. من حتی اون موقع اسم آلبوم ها انریکه هم نمی دونستم...
حتی بیوگرافی اون رو هم نداشتم...  دیگه بدجوری افتاده بودم ... هر وقت هم میومد بیشتر بحثمون در مورد انریکه بود و خبراش... بعضی وقتها من .. خبرا تکراری بود
بعضی وقتها اون..که البته بیشتر من.. چون از منبع هایی می گرفتم که برای خیلی وقت پیش بود..
تا اینکه .. یه روزی بهم گفت امین باید ببینمت.. واییییییییییی... منم که خجالتی .. هر دفعه اینو می گفت براش یه بهونه ... الکی میاوردم ....
آخه برام سخت بود دیگه..
بعد هم به خاطر همین موضوع و این اخلاق بد من.. ارتباطمون کم شد.. تا اینکه ... قبل از فروردین .. فقط یه آف ازش داشتم ... که اونم برای کنکور بود..
تا حالا که اصلا ازش خبر ندارم..
منم ÷یش خودم اون موقع گفتم حالا که .. دیگه دوست انریکه ای ندارم... یعنی باید انریکه رو بذارم کنار... تا اینکه اون رو فقط در همین حد بشناسم..
باید دست به کار میشدم دیگه... اینم از الان من.. یه انریکه ایی واقعی... یکی که اون رو می پرسته..
اون موقع .. من همه در موردش می پرسیدم .. اما حالا برعکس شده..
حالا هم اگر اون بیاد ... میبینه که .. این طرفدار انریکه آماتور حالا چی شده... باور کنید .. الان لحظه شماری می کنم ... تا یه بار دیگه آف هاش رو ببینم...
یه مطلب دیگه هم هست.. که برای 3 هفته پیشه..

من که اصولا تریپم انریکه ایی هست... البته مادر و پدرم چند بار بهم تذکر دادند اما کو گوش شنوا....

توی اتوبوس بودم... داشتم میرفتم دانشگاه...
چشمتون روز بد نبینه.. یه پسره رو دیدم... فکر کنم حدودا 21 یا 23 ساله ... تریپش انریکه ایی ... قیافش هم همینطور..
مو نمیزد.. تنها فرق یبن من اون این بود که اون پیرهنش مشکی بود اما من سفید..
اونم تا چشمش به من افتاد خیره شد... اصلا انگار 2زاری هردومون افتاده بود که بابا انریکه رو عشق است...!!
یه لحظه گمش کردم... بازم از دست این خجالتی بودن... آخه خره ... اون که دیگه...اهههههههههههههه... اعصابم ریخت بهم... چقدر دلم می خواست برم جلو..
با هاش حرف بزنم... الان هم کلی دلم .. داره آب میره که  چرا نرفتم جلو.. به جون انریکه اگر فقط یک بار... یک بار دیگه ببینمش .. میرم باهاش حرف میزنم..
می گن شانش در خونه آدم رو یک بار میزنه...
حالا فعلا توی خماریش میمونم.. تا بعد ببینم چی میشه...
راستی نمیدونم شما این کلیپ Addicted  انریکه رو دانلود کردید.. ( طرفم با انریکه ایی هاست)
حتما ..حتما...حتما دانلودش کنید... به خدا ضرر می کنید.. من خودم تو هفته اولی که دانلودش کردم... توی همون یه هفته .. نزدیک به ۴۵ یا ۵۰ بار دیدمش..
اشکتون رو در میاره.. اصلا به نظر من این کلیپ انریکه از همه بهتره...شایدم از Hero  بیشتر...

==============================================

یه چیز دیگه ... اون چند تا لینکی که گفته بودم یادتونه... بالاخره پیداش کردم... آخیش..
جدیده.. از تو تکزاس و هاستون هست... خودم همشون رو ندیدم...
لذت ببرید... تماشا گران رو با سوتاشون..
جای من خالی..




Video Clip 1

Video Clip 2

Video Clip 3  

Video Clip 4

Video Clip 5

Video Clip 6

Video Clip 7