¦¦ EnrIque PersIan ¦¦ :: the first website persian for enrique f

enrique, iglesias, enrique iglesias, enrique+iglesias, www.enriquepersian.com,انریکه ایگلسیاس ، موزیک ، انریکو ،‌ دانلود

¦¦ EnrIque PersIan ¦¦ :: the first website persian for enrique f

enrique, iglesias, enrique iglesias, enrique+iglesias, www.enriquepersian.com,انریکه ایگلسیاس ، موزیک ، انریکو ،‌ دانلود

انریکه ایگلسیاس .. مصاحبه

KOURNIKOVA LIKES TO SEE WOMEN SWOON OVER IGLESIAS



آننا که یکی از ستاره های تنیس در زنان می باشد ... عاشق دوست پسرش انریکه ایگلسیاس هست
اگر این گونه پیش بره ... این رو باید با آواز سر داد که آنان عاقبت به خیر بشوند !!!
این سکسی بلوند ... به دختر های دیگه ای که عاشق انریکه هستند و جزوه تماشاچی های اون به حساب میاند .. حسودی می کنه!!
وی افزود .." من هیچ خوشبختی را کم ندارم ... وقتی این عمل سخت را بگذرانم.."
این برای تمام دختر هایی که عاشق انریکه هستند .. خیلی گران تمام میشه .. چون وی .. کاملا بدون نقصه!

وای خدا کنه ازدواج نکنه فقط...
اینو آننا در 2/6/2005 گفته ...

========================================================

این دختره هم ... جزوه یکی از .. فهرست های انریکه برای همکاری در آلبوم جدیدشه ..
انریکه هم ... به اون کمک کرده .. تا آلبوم جدیدش رو رلیز کنه...

اینم سایتش >>>>http://www.legendvega.com

========================================================
 
آننا کورنیکوا ... ایمیل خودش رو به شرکت Amazon.com  تحویل داده ... تا از اون به عنوان تبلیغات های اینترنتی
در محصولات خودشون  استفاده استفاده کنند..
این  ستاره تنیس باز تقریبا بازنشسته ،  مدل های خودش رو بر روی کفش های Adidas  و همچنین کیف های Adidas 
از دکتر" آندرا فینبرج" پیشنهاد داده شده...


========================================================


اینم مصاحبه ای که از انریکه گفته بودم .. این دو سه روز هم داشتم ترجمش می کردم...


شرح این سخته ، این برای انریکه ایگلسیاس یک خوش شانسی بزرگ بود  . قبل از واقعه 11 سپتامبر ، به اتمام رساندن تصنیف "Hero "  خیلی باعث هیجان ، در آلبوم جدید Escap شده بود . به دلیل به وجود آمدن چنین روزی ، این شعر یک مفهوم جدید داشت  و این ارزیابی تازه ای به امید خواندن این شعر توسط همه بود.
ایگلسیاس گفته .. که این باعث خوشجالی اون میشه که بتونه با این شعر تا اندازه ای از ناراحتی و اندوه آمریکایی ها بکاهه.
ایگلسیاس در شبکه خبر گذاری MTV  نشسته و سوچین پک می خواد بیشتر در مورد این شعر توضیح بده .
این کاملا غیر منتظره بود که این شعر رو در آمریکا به طور دسته جمعی بخونند .
و همچنین به پایان رساندن یک فیلم مشترک با آنتنیو باندراس و جان دیپ.

 


pak: تو Hero  رو اجرا کردی... به احترام آمریکا ... ولی چرا خواستی اینو تجربه کنی؟

Enrique iglesias:من عصبی بودم. این برای من یک افتخار بود که این ترانه رو بسرایم. چقدر تنسته این اتفاق رو خوب پوشش بده .. من در آن حوالی راه می رفتم و این تمام شرحش بود.
من اندیشیده بودم ، " لطفا مانع این نشید این تصنیف رو فراموش کنم " برای اینکه شما نمی تونید اینگونه تصنیف ها رو فراموش کنید .. این پیشرفت بتابر این مربوط به آینده می باشد.

Pak: این تصنیف دوست داستنی بود .. اما الان تعدادی از مردم زیر خاک هستند ... و تو برای آنان اظهار تاسف کردی و یا اینکه آنرا به عنوان یک تصنیفی که در جهان برای تجارت استفاده شود اجرا کردی؟

Iglesias:  این درست نیست. یکبار دیگه شما به این شعر گوش کن ، و یکبار دیگه اون رو از تلویزیون ببین ، این جور پنداشتن کار شخص دیگری است ( کارگردان ) . من فکر می کنم این ترانه بسیار خوب ساخته شده چونکه شعر این دوست داشتنی است.
من بخاطر میارم ... که بعد از اجرای این ترانه رئیس جمهور بوش.. از آن در اوج صبت کرد .... چون این شعر تنها برای اجرای یک ترانه نبود. اما اگر این خلق کردن احساس برای مردم بهتر شده ، و این مقداری مثبت می باشد و این خوبه..
این انرژی انبوهی از صداست. اما من گمان می کنم .. هم اکنون ما به عشقمان چه نزدیک هستیم .. تا همواره بیشتر شود .. من فکر نمی کنم مردم باید این رو ستایش کنند .. من فکر می کنم  آنها باید به گذشته نگاه کنند و بگذرند ... آن ساخته من برای محسوس بیشتر است.

Pak: طرز ساختن تصویری Hero توسط چه کسی بود ؟


Iglesias : جوزف " Joseph Kahn کاگردان "  اون منو فرا خواند و گفت : " من می خوام یک فیلم کوتاه بسازم . من می خوام این داستان رو بصورت یک تصنیف در بیارم "  من هم به طور عجله ای اون رو تهیه کردم .. زیرا فقط این داستان به مدت 4 دقیقه بود .. این می تونست غیر حقیقی باشه یا حقیقی.
اما من به او ایمان داشتم..  ما بازیگران زن این داستان Mickey Rourke و  Jennifer Love Hewitt را داشتیم . وبرای آنکه یک اثر خوب خلق کنیم.



Pak:
  آیا تو گمان می کردی که برای ساخت این مجموعه توسط طرفداران ارعاب و تهدید، به خاطرتوانایی تغییر در گروه موسیقیدانان و یا مردمی که طرفدار موسیقی هستند؟

Iglesias :  چه وقتی برای ستایش از آن قهرمان بود ...... شما می دانید چرا من می خواستم آنرا احساس کنم ؟...این موسیقی من .. همواره و همیشه برای من نبود .. بنابراین خیلی پر معنی هست.
اما نظارت های " بروس استرینگ استین " و " بیل جول " برای اجرای این تصنیف ، من تعجب کردم ، چه چیزی ایشان را مجبور به ساخت کرده ؟ ... این برای این بود که آنها شعری با مقدار مفهوم و مقصود می خواستند..من هم آن شعر را دوست داشتم .
این تمام چیزی نبود که من برای شعرم دوست داشتم ..اما من این سروده رو در مسیر زمان خودم قرار دادم..شعری همچون "Hero ".
من شعری گفتم .. من می دونستم . من باید شعری را با 10 سال قبل مطابق حالا می سراییدم...و مردم ... در مسیری قرار بگیرند که من را درک کنند برای سراییدن این شعر.

Pak :  آیا این آلبوم منحصر یک شخص ( شما ) بود؟

Iglesias : این فقط یک آلبوم دیوانه کننده بود.این آلبوم عجیبی هست. این بخش بیشتریش پرخاشگرایانه است. من این کار رو خیلی متفاوت برای مردم ساختم  و این کار استیلش خیلی فرق داشت. این شعر با دیگر آلبوم های من خیلی فرق داشت.

Pak : این طرز کار شما ، آیا شما فکر نمی کردید که باعث ناراحتی تماشاچیان به خاطر این کار متفاوت بشه ؟

Iglesias :  من هیچ دلواپسی نداشتم .من باید به شما می گفتم چرا. زمانی که این کار آلبوم با منه.. ، من دوست ندارم فکر کنم که   " آیا تماشاچی های من این رو دوست دارند ؟ " من دوست ندارم درمورد این جور عوامل فکر کنم . چون که در اون صورت من باید اجیل می شدم و این واقعیتی است که به وجود می آید.
من می خواستم این آبوم یک احساس خوبی به من بده. اگر این احساس خوبی به من بده پس این احساس خوب در مردم هم به وجود میاد .. و این یک وابستگی عالیه.


Pak : این افزایش نا گهانی برای ضربت موسیقی متقاوت ، به سرعت متفاوت در خیلی وقت ها ، در چه زمانی شما فقط می تونید جهت رو به سمت دیگه هدایت کنید ، آیا این تصمیم به طور آگاهانه بود؟

Iglesias :  این بود . چرا من نام اون رو Escape نامیدم. شما چه وقتی در اتومبیلتون هستید و دارید مشغول فعالیت آلبومتون و در اون موقع پیرامون خودتون رو فراموش می کنید؟.
برای آنکه تا چه اندازه من احتیاج به آلبوم داشتم . من میدیدم که مردم در اتومبیلشون ، در خونه به اون گوش می دادند و رقص کنان از این آنگ به آهنگ بعدی می پریدند.

Pak :  شما به کدوم یکی از Track هاتون بیشتر علاقه مند هستید ؟

Iglesias : بهترین ترانه من "Hero " بود. این یکی از بهترین ترانه هام بود . من درباره این ساعت ها فکر کردم و یکبار دیگه هم میگم این بود .
این گونه اثر ها باعث رضایت مندی هست . در اینجا من به چیز های دیگری هم اشاره می کنم که گوش می دم... من به : "Don't Turn Off the Lights," "Escape," گوش میدم یا با مختصری از احساسات "Love to See You Cry." 
من دوست دارم شما چه وقت هایی می تونید به چه ترانه هایی گوش کنید و در مسیر این واکنش شنوندگان رو ببینید.

Pak :  آیا شما یکی از آن هنرمندانی هستید که به طور دائمی شعرهاش رو می پیچونه ؟ آیا شما بیش از اندازه اونو گوش میدید و بدون تموم شدن قوا تون در طی میلیون ها سال هر کدوم از این ها رو ؟

Iglesias : یکبار دیگه شما جادو را در دست گرفتید ، شما دارید به سمت دیگری فائق میشید. این درست نیست .. شما باید اجیل یا دیوانه شده باشید.
اما در همین فرصت ، این بهتره که در وقت دیگه ای گفته بشه چون این فرصت کافی نیست. اونوقت من برای چی وقتم رو با این آلبوم صرف کردم ..
من باید به اندازه این موضوع رو  می پیچوندم .. این برای من فرصت خوبی بود.

Pak : آیا این موفقیتی که برای این آلبوم بدست اومده با پشتکارهای زیادی بوده .. چه وقتی تونستی ضبط این آلبوم رو تموم کنی ؟

Iglesias : نه. من می دونم .. من وقت زیادی داشتم. من گفته بودم هر چی پیش بیاد .. برسه. من می دونستم که انجام "Bailamos Part 2" or "Be With You Part 8"  رو کم داشتم. من فقط می خواستم تا اندازه ای کامل متفاوت باشه .
من می خواستم آغاز این ترانه ها با گیتار و صدا های دیگه همراه باشه و این خوب بود . من دوستش داشتم.

Pak : تو چطور می دونستی که این شعر ها ی با ارزش رو چه وقتی در آلبومت قرار بدی ؟ .. چه کسی باعث انتشار عقاید تو با طرز فکرت شد ؟

Iglesias : بخشی از وقت من ، بیشتر تا دیروقت شب می نوشتم . من صبح ها ساعت 7 می خوابیدم و تا ظهربیدار می شدم . من شبها بیدار میموندم و به شعر ها گوش میدادم و در سکوت گریه می کردم و یا این سکوت گریه ای من برای من تکان دهنده بود ، من میدونستم این یک چیز خاصه..
شما می تونستید به خودتون گوش کنید . برای اینکه شما یگانه هستید ... ، کی میتونه در اون مرحله باشه و قبول کنه.

Pak : این بهم پیوستن از سال ها پیش بود ، رسانه ها این رو ابداع کردند "Latin explosion" . تونسبت به این طبقات از حقوق سیاسی و اجتماعی و غیره .... محروم شدی. تو تا چقدر با این اموال شخصی رسته بندی شده و حرفه ای سروکار داشتی؟

Iglesias : من واقعا دوست داشتم ، من داشتم به جلو نقل مکان می کردم ، من همیشه پیشرفتم در زمینه لاتین هست.
این باعث افتخار من هست که خودم هستم و مطابق میلم پیش میرم. این کلمه "explosion" ( انفجار ) رو دوست ندارم . برای اینکه این انفجار تا چه وقت میتونه بدون محدودیت باشه ... من فکر می کنم این همه پایین اومدن برای هنرمند و ترانه هاش هست.

Pak : آیا تو این احساس رو دوست داری که یک خطی با فاصله زیاد با اسپانیایی ها ( تماشاچیان اسپانیای ) ایجاد بشه . ، چه کسی تو رو دوست داره برای سالها...  ویا  تماشاچیان انگلیسی کدمشون به دوام آلبوم تو کمک می کنند ؟

Iglesias : من فکر می کنم بخش زیادی از تماشاچیان من در ایالات متحده هستند . این مسخرست که چه کسانی اسپانیایی یا انگلیسی ...!
من بخاطر میارم ، برای اولین بار ، که هیچ جوان خواننده ای خارج از اسپانیا انتخاب بشه  ، بنابراین این برای من خیلی عالی بود .
تعداد کمی بودند که شناخته شده بودند. در میان طرفداران  یکی هم به  من کمک کرد .. من نمیتونستم با همگذری صحبت کنم .. برای اینکه من پیش از این در سرزمین شما ....
ای واقعا عجیب و خنده داره .. من در خارج از اسپانیا یک آلبوم دادم ، و در جزئه کسانی بودم که بیشترین آلبوم رو فروخته و بیشتر بسته هام در ایالات متحده بود .
من باید در کافه های آمریکا و پارکینگ مردم و مردمی که در آشپزخونه بودند ، من می خواستم در اسپانیا ، مکزیک و .... باشم . " من می تونم امضای شما رو داشته باشم ؟ " در تمام آمریکا من رو می خواستند ..
" چه کسی اونجا سروصدا راه انداخته ؟ " این شنوندگان من بودند ....
چطور بدست آوردم ... من هم اکنون اینجام ... من برای مردم میمیرم ... من هیچ وقت سروده هایم را در اسپانیا متوقف نمی کنم.

Pak : شما بازی در فیلم " رابرت رودریگز "  را با نام " روزی روزه گاری مکزیکو " را به اتمام رساندید ، برای چی دوست داشتید این رو تجربه کنید ؟

Iglesais : این یک نقش کوچیکی بود ، و آنها توانایی من رو دیدند. من این توانایی رو در زمینه این فیلم دیدم . این تماشاچیان بودند .
من آلبوم خودم رو تمام کرده بودم و با خودم گفتم " چرا که نه ؟ " من این سینما رو دوست داشتم و من هنرپیشه نیستم .. اما اون گفته :" تو هنرپیشه نیستی . اما می تونی باشی "
من گفتم : " بهم پیوستن این دو نمیتونه سخت باشه ، تیر اندازی کردن و رها شدن گلوله " .
من به مکزیکو رفتم و در مدت 25 روز شاهد فیلم برداری بودم. من سوخته بودم .  من فقط عاشق سنگدلی این نقش بودم . من میدنستم که این روند کند پیش نمیره.
و دیگر بازیگران هم خوب بودند Antonio Banderas, Johnny Depp, Willem Dafoe, Mickey Rourke ...

Pak : بعد دیدن فیلم بر روی پرده سینما .. آیا راه رفتن برای در اولین روزها  تو باعث ارعاب نمیشد ؟

Iglesias : این یک ارعاب کوچیک بود ... میدونید چیه ؟ .. این هیچ وقت پایان یک تصویر نیست ...  بجز این چیزهایی دیگه ای هم هست که باید منتظرش بمونید .....






========================================================


بابا اگر مشکل داشت شرمندتونم ... آخه کار خودمه .. منم که زبانم خوب نیست..
مثلا فردا هم امتحان دارم اونم تخصصیش.. برام دعا کنید گند نزنم ..
چون اگر بیفتم ... دور این چیزا رو باید یک خط قرمز بکشم..
راستی...
تازه وارد ها به آرشیوم هم سر بزنید..
به خاطر اینکه وبلاگم سنگین نشه ... یک پست کردم.
فعلا...


اه بابا ... ولم کن ... امروز دیگه اصلا حوصله ندارم ...خودتون برید دیگه...

( چقدر گیر شدن اینا امروز ) ! اوفففففففففففففففففففففففف

..... ) حالا ما صبر می کنیم تا تو بیای بعد با هم میریم دیگه ...

ول کن هم نیستنند .. آخه تو که دیگه سیستم منو هم جمع کردی ... خودتون برید دیگه

نگران چی هستید؟؟!!

ساعت : 5/30

جون الان میرم خونه اینا هم که نیستند ... از همسایه مون کیبورد رو میگیرم ...

میشینم پای سیستم ..

!!!!!!!!!!! ای واییییییییییییییی..

ماشین که هنوز هست ... یعنی هنوز نرفتن ؟؟!! اهههههههههه... این از شانس من.

سلام ... نرفتین که هنوز...

..... ) صبر کردیم .. تا با هم بریم ..

اعصابم بد جور خط خطیه..

نمیدونم چی شد گفتم باشه میام ...

آخه بیچاره ها .. بد جور ایندفعه ...سه پیچ شده بودنند... اگه می گفتم نه..

دیگه باید دور خیلی چیزا رو خط می کشیدم...

چقدر هم .. معطل شدند.. اونم به خاطر من .. آخه من چه طحفه ای هستم ..

برای شما که فرق زیادی نداره .. من بیام یا نه..

مثلا قرار بود ساعت 4 برند .. الان هم که ساعت .. 6/30 ..

منم که با تمام خونسردی .. حمام و ناهارم رو خوردم .. اصلا بیخیال بودم ..

بریم دیگه ..

این دوست بابام .. از شهر کرد ... یه بار اومده اینجا...

من شنیده بودم ... اینا ساده اند ... اوفففففففف... ساده چیه بابا.

انگار 100 ساله که ما رو میشناسند .... رو نبود که ...

حالا به اصرار اونا ... ما هم باید بریم شهر کرد..

من رو هم که به زور دارن میبرند.. ( مثل همیشه )

الحق که لُرن بابا .. با اون آدرس دادنشون ...

یه 1 ساعتب فقط توی شهر داشتیم باهاشون در مورد آدرس بحث می کردیم ...

وارد خونه شدیم..

ااااااااااااااااا..!!!

بابا اینا که خیلی ساده اند ..

یه خونه با 200 متر زیر بنا ... و 150 متر ساخت ..

یه حیاط ..4 متری ...

با یه تخت ... بزرگ برای نشستن .. اون گوشه هم که ... رخت و لباساشون آویزون بود.. از جمله ... زیر شلواری... زیر پیرهن و خودتون بقیش رو حدس بزنید ..

سقف حیاطشون هم که ایول با حال بود ..

تمامش ... پر از انگور... رونده ... چه باحال بود .. خوشه ها آویزون ..

البته هنوز خوب نرسیده بودند ..اما زیاد بودند ... وقتی زیرش میشینی .. کلی بهت حال میده ... خنک ...

داخل اتاقاشون هم نمیگم .. دیگه طولانی میشه ...

خدایش خیلی با آدم راحتن ... اصلا انگار نه انگار ما مهمونشون هستیم ..

انگار یه فامیل 120 ساله ..

اونقدر با هات راحت رفتار می کنند .. که نگوووووووو... از خانوادت هم باهات راحت ترند..

واییییییی...

مثلا می خوان بگند ..

اگر زحمتی نیست اینا رو ببرید توی آشپزخونه..

میگه ... اینا ببر توی آشپزخونه ..

همه حرفاشون امریه ... رو رو برم ...

من که اینقدر دارم برای تو .. اینور و اونور میرم ... براتون این همه کار می کنم ..

برای بابام منت میزارم ... ( اعصاب بدجور قاطی )...

شبش که نگو .. خنک .. خنککککککککککککککککککککککککک

یخ می کردی... من که یخ زده بودم ..

صبح که رفتیم توی یک باغی.......

آها ن یادم رفت .. اینو بگم ..

اینا ..

توی حیاطشون از این چیزا که باهاش ... کره و پنیر درست می کنند .. بود ..یادم رفت اسمش رو .. همینا که عشایرا دارند .. همه چیزشون خونگی بود ..

حتی.. گوشت .. مثلا هفته ای ... یک گوسفند یا مرغ رو ... خودشون می کشتند..

عامل قتاله هم .. کنار درشون بود .. بیچاره گوسفنده .. که اون بالا آویزون میشه !

منم که نفهمیدم چه جوری خوردم اون غذا رو .. اصلا دوست نداشتم .. حالم بدجوری گرفته بود ..

اما مرباش خوب بود ..

رفتیم بیرون صبح ... بعد از کلی .. دربه دری... یه باغی پیدا کردیم ..

که آشنای طرف بود ...

خیلی بزرگ بود .. یه .. 3 هکتاری میشد .. شایدم بزرگتر...

کلی درخت .. گردو و بادم ..

و خیلی بیشتر هم بوته های انگور بود ..

ما هم زیر یکی از این درخت ها نشستیم ..

بساط کبابش هم من درست کردم .. نمیدونم چرا ... تی شرتم که سفید بود سیاه نشد ؟؟؟! اولی بار بود ..

بعد از ناهار..

این برادرم با بچه های طرف رفتن ... سراغ درخت های بیچاره ..

چقدر بادم چیدند ... کلی .. زدیم توی رگ ..!

اگرهیچ چیزش حال نداد این بادم ها خوب حال داد ...

دختر کوچولوش خیلی نمکی بود ... پسرش هم که . شیطون اوففففففف... این با دادش من ... شده بودند این گروه خشن ...

منم که لم داده بود م... توی این هوا .. عجب هوایی بود ...

مثل همیشه .. بچه مثبت ...

یه چشمه هم اون پایین بود ... آبش یخ ... زلال...

یادم رفت بگم ..

موقع اومدن .. یه پسره بد جوری اعصابم رو خورد کرده بود ..

نیم وجبی .. دو بار اومد از کنار من .. که خاک هم بود .. با دوچرخه بوقیش ..

ویراژ ،، شیطونه می گفت با مخ بکوبمش .. توی خاکها...

از کنار یه دریاچه هم .. رد شدیم ... اونم جالب بود .... تور ما هیگیری و مردم ..

باهم یکی شده بودنند ...

یه چیز جال این بود که ...

اگر شنیده باشید به شهر کرد می گن .. بام ایران ..

آقا .. بعد از اون .. 3 تا شهر دیگه هم .. نوشته بود بام ایران ..

ما که نفهمیدیم کدمشون .. بام ایران ..یکدفعه تهرانی ها هم می گفتند .. برج میلاد .. خیالشون راحت میشد..

فکرش رو بکنید .. دارید از سفر بر می گردید ...

خوابتون هم میاد در حالت خلصه ..

لم دادی روی صندلی... عقب.. جفت پاهاتم ... چسبوندی رو صندلی جلو..

نوار هم داره ... شجریان می خونه .. توی حال خودتی ..یکدفعه

یکی مثل برادر من .. کسی که .. یه چند ماه باهاش ... قهری.. اعصاب هم نداری..

بگه . این "مدرن تالکینگ" رو بذار ..ا ههههههههههه.

کلی .. ضد حاله نه ؟...آخه بچه .. ول کن اینارو ... همیشه که نباید ...

دوم .. دام ..دین... باشه ... بعضی موقعه ها هم ... سنتی می چسبه ...

من که دیگه توبه کرد م .. برم شهرکُرد اونم خونه اینا .. تازه خیلی چیزا رو نگفتم ... اولین و آخرین بارم بود .. تازه بابام گفت اینا که لُر اصیل نیستند ...

حالا بگو لُرهای اصیلشون چه جوریند ... اوییییییییییی..

خب...

جای همتون سبز...

جالب بود .. به حتی اگر بخوای به اون مثل یک تجربه هم نگاه کنی...

این دو روز که نبودم دلم برای خیلی ها تنگ شد ... آه...

راستی...

========================================================

این کلیپ Quizas رو خودم دانلود کردم .. خیلی با حاله ... اونم اشکتون رو در میاره.. انریکه ... یه .. پسر با بچش رو به پدرشون .. که پدربزرگ بچه میشده میرسونه.. خیلی نازه ..

چند تا دیگه از کلیپ ها هم هست که میزارم .... برای دانلود ..

البته خودم هنوز دانلود نکردم .. اما میدونم که جواب میده ..

دو تا آلبوم .. برای دانلود می زارم ..

یکی از آلبوم جدید " بریتنی اسپرز " یکی دیگه هم .. از این دو تا دختر lepsian که

خودم خیلی ازشون خوشم میاد... با با حال می خونند ..

از انریکه هیچی...!! فعلا ..

 



QUIZAS
  
MENTIROSO 

 
ESCAPE  

HERO REMIX 

 
HERO 

 
BAILAMOS  

YOU´RE MY # 1 (with ALSOU)  

     خانوم بدجنس... کنکور قبول شدی یا نه ؟؟؟!!!!!!! .. من که این مدت نبودم .. نمیدونم

یادم رفت بگم .. این خانوم بدجنس همونی هست که .. منو انریکه ای کرد ..

برگشته ... تازه اونم بی خبر.. گفته که نمیدونستم .. که اینقدر مهم باشم ..

خب شما هر جور دوست داری فکر کن ... واقعا که..

از دیوونه هم معذرت .. چون اوندفعه DC شدم ...

از محمد جواد هم معذردت ... راستش هنوز نرفتم ببینم ... برای طراحی قالب اون وبلاگ ... شرمندم .. میفته برای ... 20 به بعد...

فعلا ... با باییییییییییییییییییییییییییییییییییییی....

 =====================================================



Britney Spears - In The Zone 

1. Me Against The Music - (featuring Madonna) 
2. Boom Boom, (I Got That) - (featuring Ying Yang Twins) 
3. Showdown 
4. Breathe On Me 
5. Early Mornin' 
6. 
Toxic 
7. 
Outrageous 
8. 
Touch Of My Hand 
9. Hook Up, The 
10. 
Shadow 
11. Brave New Girl 
12. 
Everytime 
13. 
Me Against The Music - (Rishi Rich's Desi Kulcha remix,bonus track,featuring Madonna)



========================================================


TATU
 

1. All the things she said Blackpulkremix
2. After School special Dj Mark'sremix
3. Насне догонят HarDrumремикс
4. 30минут HarDrumремикс
5. Ясошла с ума HarDrumремикс
6. Насне догонят FlyDreamремикс
7. Робот FlyDream ремикс

خاتمی

واللا چی بگم ... از خوشگلیت هر چی بگم بازم کمه... ( اینو خامنه ای به احمدی نژاد میگه)

خاتمی هم رفت....اه...
چه روزایی بود.. ********* ایستاده ام چو شمع                 مترسان زآتشم**********



چه می شه کرد ... ما که بخیل نیستیم...
بابا چی میگی شما ...
خبر برنده شدن احمدی نژاد ... شب قبل از اعلام نتایج .... توی روزنامه کیهان چاپ شده..
ببینم مگه روزنامه ها ... شب چاپ نمی کنند .. که روز بدن بیرون ...
چطر شد این کیهان ... از همه روزنامه ها .... زودتر فهمید ... ها؟؟؟!! نه جالب نیست ..تو رو خدا . جالب نیست...
 چه خیال واهی... نه.. غلام؟!!
آخه ... بابا ... اینا همش.... بازی بوده ... برای خر کردن ... من و تو ... چرا نمیگیری..
آره من قبول دارم ... درسته ... اون زمانی که مردم به خاتمی رای دادند ... بیشترش ..
برای اینکه پوز اینا رو بخوابونند بوده ..
قبول.. اما ...
به این احمدی نژاد هم .. به همین دلیل بوده ... برای فرار از ... روحانیت ..
 بیچاره فکر کردن .. اگر اینو پس بزنند ...  دیگه خبری نیست.. دیگه فکر نمیکردند ...
ما کارشون به اینجا بکشه.... بزار بیاد .. خودتون می فهمید ..
 بابا نمکدون... بیا پایین .. با ما هم آره..!
آخه بابا..
نوشتند ... احمدی نژاد ... مردی از جنس مردم .. !!!!!!!!! .... ( مرچه چیه کله پاچش باشه)
شما ها که اینقدر با این رای زاقارت .... این ... دست نشوندتون ..
می نازید .. براش .. شعر... یار دبستانی رو ... میزازید ...
پس خاتمی چی که با این همه رای.... دهن همتون رو بست .. با یک رای قاطع..
هیچی... ازش ... نساختید ... حتی یک نماهنگ..
خامنه ای رو بگو ..
بابا... حالا که داره میره ازش تمجید .. تقدیر می کنی..
قربون صدقش میری..
چرا ؟
خب معلومه ... خرشون از پل گذشت .... منم بودم همین کارو می کردم..


 اینا .. هنوز احمدی نژاد نیومده ... موضع گیری رو شروع کردن
========================================================
بهتره یه خورده هوا عوض کنیم ..
امروز کلی گشت زدم ... تا انریکه .. چیزی برای دانلود پیدا کنم ..
البته پیدا کردم ...
اما چون باید خودم اول ببینم ... بعد بزارم اینجا.. آخه باید بدونم چیه ...
همینجوری که نمیشه...
فکر نکنم به این زودیا بشه ..شاید جمعه شد ..
آخه باید .. شبانه آنلاین بشم .... اونجوری داد بابام در میاد ..
راستی به اطلاع کسانی که ... کارت اشتراک اینترنت می فروشن برسونم ..
اگر بتونید بیاید سر کوچه ما .. خیلی خوبه ...
آخه فکر کنم این ماه .. بدجوری دارم ورشکسته میشم...
یه ۱۰۰ ساعتی شده . اونم روزانه ... اوههههههههههههههههههه
ای خدا ...ای فلک .. ای زمین .. هاهاهاهاهاه...
خب دیگه فعلا..